سیدامیرعباس مامان

  ...

امیرعباس با ژاکتی که خاله مهناز جون براش بافته... امیرعباس با لباس گرم کنی که بابایی تازه براش خریده.. شاهزاده سیدامیرعباس در خونه مامان جون... ...

امیرعباس با شال و کلاه جدیدش که براش بافتم امیرعباس با کت بع بعی که براش بافته بودم   ...

سلام خیلی وقت نوشتن ندارن چون احتمالا الان پسرک بیدار میشه. امیرعباس چند روزه باز بیقراره دندون کرسی بالاییش طرف چپ زده بیرون و یه دندون هم پائین جلو که سه تابود حالا شده چهارتا... حسابی قاطی کرده و درست غذا نمیخوره... از الان غصه واکسن 18 ماهگیش رو دارم لعنت به این واکسن ها که روان ادم رو داغون میکنه هرکدوم تموم میشه میگن بعدی بدتره... توکل به خدا کردم این چند تا واکسنش که الحمدالله بد نبوده... انشاالله اینهم به خیر بگذره... خیلی عصبی شده ...همش داد میزنه ... گاز میگیره ... صورت منو تن منو میکنه ... خلاصه داغونه... از طرفی خودمم دندون کشیدم ده روزه اعصابم داغونه از بسکی درد داره ... درکل هردومون داریم از دندون مینالیم.....